تفسیر تدبری سوره نازعات: سوگند به فرشتگان، هشدار قیامت و فرجام فرعونیان

مقدمه: فضیلت تلاوت و محور اصلی سوره

سوره مبارکه نازعات از سوره‌های مکی قرآن کریم است. هدف اصلی این سوره، اثبات حتمیت وقوع قیامت و پاسخ به انکار و استهزای منکران از طریق ذکر نمونه‌های قدرت الهی است.

فضائل تلاوت سوره نازعات

  • پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کس این سوره را بخواند، حساب او در روز قیامت به اندازه خواندن یک نماز روزانه به طول می‌انجامد و سپس وارد بهشت می‌شود.
  • امام صادق (ع): هر کس این سوره را بخواند، سیراب از دنیا می‌رود و خداوند او را سیراب وارد محشر و بهشت می‌کند. (منظور از سیراب، سیراب از رحمت بی‌پایان الهی است.)

این پاداش عظیم نشان می‌دهد که تدبر در محتوای تکان‌دهنده این سوره، روح خفته را بیدار کرده و او را به انجام شایسته وظایفش ترغیب می‌کند.


بخش اول: سوگندهای کوبنده به فرشتگان مأمور (آیات ۱ تا ۵)

سوره با پنج سوگند، به گروهی از فرشتگان اشاره دارد که مأمور انجام فرمان‌های الهی، به‌ویژه در روز قیامت هستند.

سوگند قرآنیمعنای لغویتفسیر تدبری (ارجح)
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًاسوگند به برکَنَندگان به‌سختی.فرشتگانی که با فرمان پروردگار و تحت استیلای کامل امر او، به‌ناگاه از جای خود برمی‌خیزند و کنده می‌شوند تا فرمان قیامت را اجرا کنند (نهایت آمادگی).
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًاسوگند به رهاکنندگان با نشاط.فرشتگانی که این کار عظیم را با میل، رغبت و نشاط کامل انجام می‌دهند (نه از روی جبر).
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًاسوگند به شناکنندگان و حرکت‌کنندگان روان.کسانی که حرکتی روان، سریع و بدون تمایل به چپ و راست دارند.
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًاپس سوگند به سبقت‌گیرندگان.این فرشتگان برای اجرای مأموریت الهی از یکدیگر سبقت می‌گیرند تا وظیفه‌شان را به نحو احسن انجام دهند.
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًاپس سوگند به تدبیرکنندگان یک امر (بزرگ).همه این سرعت، نشاط و سبقت، برای تدبیر کردن امری عظیم است که در آیات بعد مشخص می‌شود: برپایی قیامت.

نکته تدبری: این سوگندها نشان می‌دهند که نظام هستی تصادفی نیست، بلکه بر اساس یک تدبیر دقیق و توسط مأمورینی چابک و ماهر در حال پیشروی است. خداوند اجازه بخشی از تدبیر را زیر نظر خود به این فرشتگان داده است.


بخش دوم: ترسیم صحنه هولناک قیامت (آیات ۶ تا ۱۴)

جواب قسم در این آیات مشخص می‌شود: روزی که زمین با لرزش‌های پی در پی و هولناک به زلزله در می‌آید.

{يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ * تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ}

روزی که لرزاننده (زلزله اول) می‌لرزاند، دنبالش لرزاننده دومی (زلزله‌های ردیف شده) می‌آید.

راجفه (لرزنده شده) اشاره به اضطراب و لرزش شدید زمین دارد که پی در پی است. کوه‌ها تبدیل به صخره، صخره‌ها به سنگریزه و در نهایت همه چیز تبدیل به غبار و پودر می‌شود و زمین کاملاً صاف و هموار می‌گردد. این همان وظیفه‌ای است که فرشتگان مدبرات امر باید انجام دهند.

اثرات روانی زلزله

  • قلب‌های در اضطراب: {قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ} قلب‌هایی (اشاره به کل وجود و مرکز درک انسان) در آن روز از شدت ترس و دلهره، لرزان و در اوج اضطراب هستند.
  • چشم‌های فروافتاده: {أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ} چشم‌های (آن قلب‌ها) در برابر عظمت واقعه فرو افتاده و حیرت‌زده‌اند و گویی از کار می‌افتند.

شگفتی و انکار دوباره منکران

منکران در روز قیامت، در نهایت تعجب برمی‌خیزند و سوال می‌کنند:

{يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ}

«آیا ما دو مرتبه برگشتیم؟ آیا ما دوباره در این حفره (قبر) زنده‌شده‌ایم؟»

این پرسش از شدت تعجب آن‌ها از معاد جسمانی است.

{قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ}

«(به حالت تمسخر) گفتند: اگر چنین باشد، پس این بازگشتی زیان‌بار است.»

این انکار و تمسخر، پاسخی قاطع از جانب خداوند دریافت می‌کند:

{فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ * فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ}

«پس جز این نیست که آن (برپایی قیامت) فقط یک فریاد (صیحه) است. در آن هنگام، ناگهان همگی در عرصه محشر خواهند بود.»


بخش سوم: داستان موسی و فرعون؛ نماد طغیان (آیات ۱۵ تا ۲۶)

خداوند برای مقابله با رویکرد استهزاء و استبعاد (بعید شمردن) منکران قیامت، یک نمونه عملی از عاقبت طغیانگران را بیان می‌کند:

{هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَىٰ * إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}

آیا داستان موسی به تو رسیده؟ آن زمان که پروردگارش او را در سرزمین مقدس «طُوی» ندا داد.

۱. ریشه طغیان و راه تزکیه

راز اصلی هلاکت فرعون، طغیان (خروج از حد و مرز) بود. خداوند حتی از او ناامید نشد و راه تزکیه را پیش رویش گذاشت:

{اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ * فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَىٰ أَن تَزَكَّىٰ}

به سوی فرعون برو که او طغیان کرده است. پس بگو: آیا می‌خواهی به این سمت حرکت کنی که تزکیه (پاک) شوی؟

مسیر رستگاریمراحل حرکت
نقطه آغاز:طغیان (ادعای ربوبیت/نادیده‌گرفتن خدا)
دعوت:حرکت به سمت تزکیه (پاک شدن از غرور و خودخواهی)
پاداش:{وَأَهْدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخْشَىٰ} (هدایت به سوی خدا و رسیدن به خشیت)

۲. نتیجه انکار و عاقبت فرعون

موسی (ع) با آیت الکبری (معجزات بزرگ مانند مار و ید بیضاء) اتمام حجت کرد، اما فرعون:

{فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ * ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَىٰ * فَحَشَرَ فَنَادَىٰ * فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ}

تکذیب کرد و عصیان ورزید. سپس پشت کرد و با جدیت تلاش کرد (پنهانی برای مبارزه فعالیت کرد). پس (ساحران را) محشور کرد و ندا داد (با جوّسازی و هیاهو)، و گفت: من پروردگار بزرگ‌تر شما هستم.

مجازات الهی: به خاطر دو ادعای کفرآمیزش (تکذیب و ادعای ربوبیت)، خداوند او را به عذاب دنیا (غرق شدن) و آخرت دچار کرد:

{فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَىٰ}

پس خداوند او را به عذاب آخرت و دنیا گرفت.

عبرت تاریخی:

{إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَىٰ}

قطعاً در این داستان، عبرتی است برای کسی که خشیت (بیم از خدا) داشته باشد.


بخش چهارم: عظمت آفرینش و حقارت مدعیان (آیات ۲۷ تا ۳۳)

در پاسخ به ادعای «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»، خداوند با مقایسه فرعون با عظمت خلقت، حقارت او را نشان می‌دهد. هر انسانی که در حوزه کاری خود طغیان کند، یک “فرعون کوچک” است و باید به عظمت خدا بنگرد:

{أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا}

آیا آفرینش شما سخت‌تر است یا آسمانی که او بنا کرد؟

آفرینش الهیشرح عظمت
بنای آسمان{رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا} (سقف آن را بالا برد و مرتب و موزون کرد.)
نظم شب و روز{وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا} (شبش را تاریک کرد و روزش را روشن و نورانی کرد.)
گسترش زمین{وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا} (و زمین را پس از آن گسترش داد و از زیر آب بیرون آورد.)
تأمین حیات{أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا} (از آن، آبش و چراگاهش را خارج کرد.)
تثبیت زمین{وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا} (و کوه‌ها را به‌عنوان میخ‌های محکم در آن قرار داد.)

نتیجه: تمام این آفرینش

{مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ}

(وسیله تمتع و بهره‌مندی شما و چهارپایانتان) قرار داده شده است. فرعون یا هر مدعی دیگری، در مقابل این عظمت، حتی نمی‌تواند به عمق و انتهای آسمان‌ها بیندیشد؛ پس چگونه ادعای ربوبیت می‌کند؟


بخش پنجم: سرنوشت دو گروه در الطامة الکبری (آیات ۳۴ تا ۴۱)

سوره با هشدار نهایی درباره برپایی حادثه سخت و غالب‌شونده قیامت، یعنی تامت الکبری، به توصیف فرجام دو گروه می‌پردازد.

{فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَىٰ * يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَىٰ * وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرَىٰ}

پس هنگامی که حادثه بزرگ و غالب‌شونده (قیامت) بیاید، آن روز است که انسان آنچه را در دنیا تلاش کرده است، به یاد می‌آورد و جهنم برای هر بیننده‌ای آشکار می‌شود.

۱. گروه طغیانگران (اهل جهنم)

{فَأَمَّا مَن طَغَىٰ * وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا * فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَىٰ}

  • ریشه فساد: طغیان (فساد در عقیده و عمل).
  • علامت عملی: ترجیح زندگی دنیا بر آخرت (ارزش‌های زودگذر را مقدم شمردن).
  • سرنوشت: پس قطعاً جهنم جایگاه و مأوای اوست.

۲. گروه متقین (اهل بهشت)

{وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ * وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ}

  • ویژگی روحی: خوف از مقام پروردگارش (خشیت؛ با این توجه که خدا ناظر اعمال است).
  • علامت عملی: بازداشتن نفس از هوای نفس (ترک لذات زودگذر و پیروی از حق).
  • سرنوشت: پس قطعاً بهشت جایگاه و مأوای اوست.

بخش ششم: پرسش انکاری و تعیین وقت قیامت (آیات ۴۲ تا آخر)

در پایان، سوره به سوال پیوسته و انکاری منکران درباره زمان وقوع قیامت می‌پردازد.

{يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا}

از تو درباره ساعت (قیامت) سؤال می‌کنند که چه زمانی برپا می‌شود؟

این سوال، یک استفهام حقیقی برای عمل نیست، بلکه تلاشی برای به حاشیه بردن اصل قیامت و انکار تربیتی آن است.

پاسخ حکیمانه خداوند

{فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا * إِلَىٰ رَبِّكَ مُنتَهَاهَا}

تو را با یاد کردن آن چه کار است؟ انتهای آن (تعیین وقتش) تنها به سوی پروردگار توست.

تعیین وقت برای پیامبر (ص) اثر تربیتی ندارد، زیرا هر کس بمیرد، قیامتش همین امروز برپا شده است.

{إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا}

تو فقط هشداردهنده کسی هستی که از آن (قیامت) می‌ترسد.

وظیفه تو تنها انذار (بیم دادن) کسانی است که آماده پذیرش و خشیت هستند.

حسرت کوتاه بودن دنیا

{كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا}

روزی که آن (قیامت) را می‌بینند، گویی درنگ نکرده‌اند مگر به اندازه یک عصرگاه یا صبحگاه آن.

مردم (به‌ویژه آن‌هایی که در حالت خلسه برزخی بوده‌اند) هنگامی که در صحرای محشر بیدار می‌شوند، احساس می‌کنند تمام زندگی برزخی‌شان بسیار کوتاه بوده است.

نتیجه‌گیری سوره: سوره نازعات بر این حقیقت تأکید می‌کند که ریشه انکار قیامت، طغیان و ترجیح دنیا است. درمان آن نیز ترس از مقام الهی و خودداری از هوای نفس است تا عاقبت انسان، عاقبت فرعونیان نباشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *